عباس عبدی نوشت: حمایت داخلی از اقدام ایران از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان. روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیو‌هایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است.

فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت و گویی گفت: آنقدر کینه شان از روحانی زیاد است که فکر می‌کردند مبادا او برجام را حل کند و به این‌ها تحویل دهد.

یک فعال سیاسی نوشت: مقایسه‌ای کنم میان سرنوشت سیاست و پیکان در ایران. اینکه رهبران غیرپاسخگو و قدرتمند چگونه می‌توانند به سرعت رشد و توسعه کمک کنند و در مقابل براساس همان قدرت غیرپاسخگو چگونه می‌توانند آنان را به خاک سیاه بنشانند.

پس از نوشتن یادداشت «نهاد امنیتی یا اطلاعاتی؟» یکی از دوستان این پرسش را طرح کرد که نهاد‌های کنونی ما از کدام نوع هستند، امنیتی یا اطلاعاتی؟ به ویژه آنکه این نهاد‌ها واحد‌های نظرسنجی قابل قبولی هم دارند و این نشان می‌دهد که در پی کسب اطلاعات دقیق هستند.

فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: اگر نهج‌البلاغه را بدون انتساب به امام علی برای گرفتن مجوز بدهند، بعید است که مجاز شناخته شود.

عباس عبدی نوشت: تقلیل مدیریت جامعه امروزی به فرد، نه تنها شدنی نیست، بلکه موجب عقب‌گرد می‌شود و نقش رهبری را بیش از پیش تضعیف می‌کند و افراد فرصت‌طلب را به جایگاه‌هایی می‌رساند که شایستگی ندارند. باید تحلیل به‌روزتر و کارآمدتر از جایگاه رهبری ارایه نمود که هم موثر باشد و هم با مقتضیات روز هماهنگ باشد و به زیان جایگاه رهبری نباشد.

عباس عبدی نوشت: در برنامه انتخاباتی از مهمان خواستم سخنان ایجابی خود را طی گفتگو در یک جمله خلاصه کند و بگوید که چه ایده‌ای برای مردم دارند که وضع‌شان بهتر شود. پاسخی دریافت نشد. پس از گذشت ۳۰ ماه از آن تاریخ، همه می‌بینند که به معنای واقعی هیچی در چنته نبوده است.

عباس عبدی نوشت: آمار‌های ۵ سال اخیر منتشر نشده است، ولی من در مطالعات قبلی خود سیر تحول گرایش به دینداری را از خلال تحول نامگذاری نشان داده‌ام که از حدود سال ۱۳۶۳ سیر کاهنده‌ای دارد و فقط در دوره اصلاحات این مسیر به نحو ملموسی افزایشی شد.

عباس عبدی نوشت: بازندگان این جنگ در ایران نیز شناخته شده هستند. کسانی که خود را اکثریت می‌پندارند، ولی نمی‌توانند یک تظاهرات بزرگ چند صدهزار یا حتی چند میلیونی برگزار کنند و حتی تظاهرات قبلی را هم که تحت‌تاثیر نشست خود قرار دادند.

عباس عبدی نوشت: با این منطق اگر می‌خواهید که دانش‌آموزان و دانشجویان طرفدار فلسطین شوند، چاره‌ای ندارید جز اینکه نظام آموزشی رژیم گذشته را زنده کنید، چون برون‌داد آن نظام، افرادی ضد اسراییلی و طرفدار فلسطین و به‌طور کلی طرفدار کل مظلومین عالم بود.