در تمامی کشورهایی که راه توسعه را طی کردهاند یکی از ارکان فرهنگ، نمایشنامهنویس و اجرای تئاتر بر اساس آن است، تئاتر بر مبنای نمایشنامه از الزامات جامعهای است که میاندیشد و برای امروز و آینده برنامه دارد و به گذشتهاش دقیق نگاه میکند. ازاینحیث شاید بتوان گفت که نمایشنامهنویسی در دورههای مختلف در ایران با نام روشنفکرانی از جریانهای مختلف فکری گرهخورده است، از فتحعلی آخوندزاده در سرآغاز مشروطه تا حسن مقدم در دوره پهلوی اول و بعد از آن ظهور پدیدههای همچون بهرام بیضایی، اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، عباس نعلبندیان، بهمن فرسی و…
«چاکریم استاد» این را امیرحسین فتحی با همان روحیه شاد و شنگولی که از ابتدای تمرین دارد میگوید. میگوید و بوسهای میزند بر شانه شمس لنگرودی که حالا بعد از دو دور تمرین نمایش «و تو هم برنگشتی» خسته به نظر میرسد. شمس با لبخند پاسخش را میدهد. موزیک پخش میشود. کارگردان از انتهای سالن میگوید ادامه بدهید. فتحی، دیالوگش را میگوید و کارگردان خسته نباشید میگوید. همه بازیگران و دو خواننده نمایش روی سن میآیند و نمایش رسما به پایان میرسد.
اینکه هنر در شکل عام و هنر نمایش بهطور خاص چه سیر تحولی داشته و از روزگاری پیش از مشروطه تا امروز چه مسیری را آمده، محور گفتوگوی من با عبدالحسین لاله بود. از زمانی که نهضت ترجمه نمایشنامههای فرنگی شکل گرفت تا زمانی که نمایشنامهنویسانی همچون علی نصیریان بلبل سرگشته را نوشتند و پس از او نمایشنامهنویسانی همچون بهرام بیضایی بر اساس ساختار نمایشهای ایرانی تئاتر خلق کردند، راه بسیاری است که جای پژوهش دارد.
اینکه هنر در شکل عام و هنر نمایش بهطور خاص چه سیر تحولی داشته و از روزگاری پیش از مشروطه تا امروز چه مسیری را آمده، محور گفتوگوی من با عبدالحسین لاله بود. از زمانی که نهضت ترجمه نمایشنامههای فرنگی شکل گرفت تا زمانی که نمایشنامهنویسانی همچون علی نصیریان بلبل سرگشته را نوشتند و پس از او نمایشنامهنویسانی همچون بهرام بیضایی بر اساس ساختار نمایشهای ایرانی تئاتر خلق کردند، راه بسیاری است که جای پژوهش دارد.
ماهیار چرمچی درباره دلیل نامگذاری «گناه مشترک» معتقد است قضاوت، ما برای پذیرفته شدن در جامعه صدها روش و تمایل زیستنی را در خودمان سلاخی میکنیم. به تاوان خونهایی که درخودمان ریختیم به مثابه گناهکاران حرفهای صدها تیپ وتمایل و انتخاب اجتماعی دیگر را هم در محیط اطراف به همان مسلخ میبریم.
این روزها در تهران هر شب ۱۲۰ یا ۱۳۰ نمایش روی صحنه میرود، هم تئاتر خصوص فعال است، هم تئاتر دولتی و هم دانشجویی، ولی فقط بعضی از شب شاید نمایشی را ببینید که شما را مجبور کند، ساعتی بعد از نمایش به نمایشنامه و فرم اجرا و بازی بازیگران فکر کنید.
این روزها در تهران هر شب ۱۲۰ یا ۱۳۰ نمایش روی صحنه میرود، هم تئاتر خصوص فعال است، هم تئاتر دولتی و هم دانشجویی، ولی فقط بعضی از شب شاید نمایشی را ببینید که شما را مجبور کند، ساعتی بعد از نمایش به نمایشنامه و فرم اجرا و بازی بازیگران فکر کنید.
اصغر خلیلی، داور جشنواره تئاتر منطقهای پارس، مهمترین دلیل برگزاری جشنوارههای منطقهای را گردهم آمدن اهالی هنرهای نمایشی دانست و خواستار آن شد تا با تامین بودجه مناسب، این رویداد مهم از مسیر اصلی خود خارج نشود.
علیرضا کوشک جلالی نویسنده و کارگردان تئاتر اواخر دهه ۷۰ شمسی با اجرای نمایشهایی که پیش از آن در شهر کلن آلمان روی صحنه برده بود، در تئاتر ایران درخشید و مورد استقبال منتقدان و اهالی نمایش قرار گرفت. او از آن سالها با تئاتر ایران پیوند خورد و تقریباً هرسال برای اجرای نمایش به ایران میآید و همزمان اجرای نمایشی در تهران به سراغ اهالی تئاتر استانها هم رفته و در دیگر شهرهای ایران هم نمایش اجرا میکند. درحالیکه گروه تئاتر او در آلمان «علی جلالی آنسامبل» در حال اجرای نمایشهای جدید و رپرتوار کارهای قدیمیتر او هستند.
سهند خیرآبادی معتقد است یکی از دلایل پرفروش شدن نمایش بازیگران است اما از یک جایی به بعد محتوا است که مخاطبان را به سالن میآورند او همچنین ادامه داد که برای نوشتن این نمایش هم از ایده فروید و هم از اروین یالوم و هم از ناتورالیستها کمک گرفته است.